هنگامیکه آکورد قدرتمند آغازین سونات پاتتیک بتهوون سکوت شب سالن رودکی را شکست مشخص بود که قرار است چه تجربهای در پیش باشد. اولاف جان لنری پیانیست ستودهی ایتالیایی-سوئدی که رپرتوار معمول این روزهایش تقریباً بدون استثناء دستکم یکی از سوناتهای بتهوون را در آغاز دارد (بیشتر سونات مهتاب)1، این سونات تراژیک را مختص اجراهای ایران در رپرتوار گذاشته بود.
اجرای همان موومان نخست سونات اپوس 13 بتهوون علاوه بر سونوریتهی خاص، مجموعهای از دقت، مهارتهای فنی و تفسیری نوازنده را به نمایش میگذاشت، ازجمله مهارتش در کنترل دینامیک. این امر او را قادر میساخت از طریق شدت بخشیدنِ ابهام، به ظرافتهای تعلیق میان تیره و روشنهای آکوردی که بتهوون در قطعهاش طراحی کرده (مثل میزانهای 197 و 205)، ابعادی تازه بدهد.
گذشته از توانایی در بهرهگیری از دینامیک (مخصوصاً صداهای ضعیف) و تجلی عاطفهی کلی قطعه، تفسیر، لنری فرم را (بهویژه در موومان اول) بسیار درهمتنیده کرده بود. درست در اولین بازگشت «آلگرو مولتو اِ کن بریو» هنگامیکه برخلاف انتظار فرماتای آکورد پیش از آن را تنها بهاندازهای نگه داشت که تم «گراوه» در «تمپو پریمو» همچون دنبالهای منطقی کاملاً در آخرین آکورد جذب شود (از میزان 132 به 133).
موومان دوم سونات، لالایی در ر بمل ماژور و بالاد شماره 1 (هر دو از شوپن) تجلیگاه یکی دیگر از تواناییهای نوازندهی بیاشتباه بود. او بهآسانی میتواند پیانو را وادار به آواز خواندن کند و چه جایی بهتر از یک «آداجیو کانتابیله» (آن هم یکی از زیباترینها در میان آثار پیانویی بتهوون) یا آثاری از شاعر پیانوی قرن نوزدهمی و حتا یکی دو پرلود مثل «رقصندگان معبد دلفی» از همتای امپرسیونیست قرن بیستمی.
آثار آهنگسازان ایرانی در این میان (شیرکوهی و مجد که گویا به خواست نوازنده در برنامه بود)، شجاعت لنری برای تفسیر رپرتوار ناآشنا را نشان میداد درست همان هنگام که از «نمایش برای ستارهها» به دلیل کمی نرم کردن فیگور استکاتو (کاری که در پرلود «پریان رقصندگانی عالیاند» دبوسی هم کرد) و کمی درهم کردن رنگها نمایش خودش را آفرید.
1- برنامهی اجراها از مدتی پیش تا چند ماهی پس از این کنسرت، نقل از وبسایت رسمی نوازنده.
بتهوون، کلوددبوسی، فردریک شوپن فوزیه مجد مرتضی شیرکوهی آروین صداقت کیش جان لنری رسیتال پیانو