صبا، در احاطهاش بر موسیقی کلاسیک ایران، بسط و گسترش آن، آهنگسازی، نوازندگی و پرورش شاگردان، یک اعجوبه بود. او سرزمین موسیقی بود؛ پرتوان و تمامعیار. برای بازاجرا و نزدیک شدن به آثار او کمترین انتظار داشتنِ ایدهای منسجم، کارآمد و درگیرکننده است.
آرش زنگنه، در «کاروان دف صبا»، هدف را «بررسیِ ریتم در آثار ابوالحسن صبا» بیان کرده و حاصلش مجموعهای است که نه میتوان آن را یک آلبوم نامید و نه حتا پروژهای برای بررسی این ادعا. او، در این راه، آثاری از صبا را برگزیده که همگی به اعتبار ملودیپردازیهایی استادانه شناخته و ماندنی شدهاند. حاصل یک همنوازیِ ممتد و یکنواخت از دف است، بی حتی ویژگیهای ریتمیکی در آنها، که دریچهای باشد برای پاشیدن رنگی نو به این آثار؛ یک ایدهی ناکارآمد. افزودنِ یک ویژگی صوتی جدید، حضور دائمی دف مثلاً، انباشتن گوش شنونده است با یک حضورِ نابهجا و مزاحم، که قرار است ثابت کند به سرانجام رساندن فکر خام حاصلی جز تولید زاید ندارد.
اگر از دفترچهی اطلاعاتِ پُرایراد، که حتی تلاشی برای دوبار خواندنش نشده است، بگذریم، اشارهی آرش زنگنه به اجرای تخصصی این آثار در آن غیر قابل درک است. یک همنوازی با کمترین تمایل برای تاثیرگذاری بر شنونده را نمیتوان یک اجرای تخصصی نامید. اینجا نه خبری از داینامیک است، نه از بیانگری. قطعههای ”ای وطن“ و ”زردملیجه“، که به هم پیوسته شدهاند و یکبار باکلام و بار دیگر بیکلام اجرا میشوند، چیزی بهعنوان ویژگی بر این تولید نمیافزایند؛ ظاهراً بخشِ باکلام برای به حد نصاب رسیدنِ زمان آلبوم و صِرف علاقهی بیشتر شنوندگان به شنیدن آثارِ باکلام افزوده شده است. همچنین، دسترسی مخاطب به فایل نتنویسی شده برای دف میتواند بسیار راحتتر و هوشمندانهتر از ارسال رسید آن به یک شماره تلفن اتفاق بیافتد.
وارد کردن دف، آن هم با این یکنواختیِ خارج از حوصله، در آثار صبا که ذهنش معطوف به شکل دادنِ موسیقی شهری و پیش بردن آن به سمتِ آثاری با قابلیتهای تکنیکی بود، در واقع بیگانگی است با روح اصلیِ این قطعات، هرچند، با حضور و بی حضورِ دف، صبا صباست.
برای خرید و دانلود آلبوم کاروان دف صبا به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.