با آلبوم سناتا الکترونیکا پرده از رویدادهایی در تاریخ کار موسیقایی علیرضا مشایخی –این احتمالاً پرکارترین آهنگساز معاصر ایرانی- برداشته میشود: نخست مربوط است به تاریخچهی آهنگسازی مشایخی برای موسیقی الکترونیک (به تبع آن تاریخچهاش در میان آهنگسازان ایرانی) و دومی به نوازندهی برجستهای که این آلبوم حول کار و توان او میچرخد. ظاهراً تولد موسیقی الکترونیک در میان آهنگسازان ایرانی همزاد حضور ویلن نیز بوده است. اولین قطعهی شناساییشده از این نوع شور (۱۹۶۲) مشایخی است که در آن هم ویلن نقشی کلیدی دارد. این امری تصادفی مینماید یا بهتر بگوییم تاکنون مینمود اما حال که قطعهی سُناتا الکترونیکا را میشنویم، میبینیم روند تکاملی آن تفکر موسیقایی چگونه در ذهن آهنگساز تا عصر حاضر تداوم یافته است (بی آن که لزوماً همان مصالح یا همان رویکرد شور را تکرار کند).
گذشته از فریماه قوامصدری که بخش اعظم فعالیت هنری خود را در دهههای گذشته صرف اجرای آثار پیانویی مشایخی کرده و درنتیجه به برجستهترین و متخصصترین مفسر قطعات او تبدیل شده، اکنون به نظر میرسد سیروس فروغ نیز -با دامنهی فعلاً از نظر رپرتوار و صرف انرژی، بسیار محدودتر- دارد مفسر برجستهی آثار ویلن مشایخی میشود. تنها یکبار شنیدن کنسرتو ویلن شمارهی ۴ کافی است تا این ادعا را به کرسی بنشاند و به خوبی یادآوری کند که تفسیر و تفسیرگر (اجرا و اجراکننده) تا چه حد ممکن است در به ظهور رساندن امکانات موسیقایی یک قطعه مؤثر واقع شود و بر همهی پیچیدگیها و سنگینی ظاهری آن پل بزند.
گذشته از این دو رویداد که با آلبوم حاضر نمود یافته است از جهت راهبردهای آهنگسازی نیز میتوان نکاتی در آن یافت. مهمترین آنها بازگشت به قطعات پیشین و تنظیم مجدد یا آهنگسازی مجدد آنها برای ترکیبهای دیگر است. مشایخی با این کار که «نگاهی به گذشته» مینامد، گویی تاریخچهی آهنگسازیاش را بازمیکاود، گاه دوباره مینگرد و گاه تا آستانهی بازسازیاش پیش میرود. او با این کار مدام با تاریخ خودش مواجه میشود و اغلب از موضعی امروزی خودش را بازمیخواند و بازمیسازد. تنالین شمارهی ۲ و سناتا الکترونیکا نمودهایی از رویکرد آهنگسازند که دومی نه یکبار بلکه دوبار (برای ویلنسل) در این روند قرارگرفته است.
برای خرید و دانلود آلبوم سناتا الکترونیکا به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
28 مهر 1398