«مینیاتور» را میتوان در چند کلمه توضیح داد: آلبومِ جمع و جور برای تکنواز گیتار. مشتمل است بر ده مینیاتورِ حدوداً دو دقیقهای، سه قطعه با عنوان «سوییت» و در آخر دو قطعهی جدا. مینیاتورها شبیه به اتودهایی برای هنرجویان گیتار هستند؛ عبارتاند از آرپژیاندو، باس آلبرتی و یا پدالی ثابت از فواصل سوم و چهارم که یک خطِ ملودیِ غالباً مینور بدونِ بسط و گسترشِ قابل توجه آن را همراهی میکنند. «سوییت» شباهت ندارد به آن چه که از ساختار سنتی و یا نوینش در ذهن داریم. «پرلود» هارمونیای مشابهِ سایرِ قطعات دارد؛ حال آنکه این فرم نزد آهنگسازان فرصتی بوده است برای به نمایش گذاشتنِ مهارتشان در طراحی و بسط و گسترشِ هارمونی. آلِماند و ژیگ هم شرایط مشابهه دارند. دو قطعهی «دختر آبی» و «بر باد رفته» کمی طولانیتر اما دنبالکنندهی راهِ سایرین هستند.
بافت عموماً هوموفون است و تمامش هارمونیِ سهصداییِ کلاسیک و کمتنشی دارد. فرمِ قطعات صورتی مشوش دارند؛ معرفی مواد اولیه، سپس لحظاتی تقلید یا واریاسیونی از آن چه پیشتر شنیده شده است. شیرالی در اجراها شدتوریِ متوسط را انتخاب کرده و تمام مدت تغییرِ چندانی در آن ایجاد نمیکند. تندا بسیار متغیر است و فراوان به بینظمی نزدیک میشود (برای مثال در آلماند و در اجرای ترمولوها). همچنین انگشتانِ دستِ راست گاهی برای همراهی به اندازهی خطِ اصلی اهمیت قائل میشوند و حتا جانشین آن میشوند.
درونمایهی مینیاتور شاید بیش از هر چیز به تصویر آبی و خاکستریِ آن شبیه باشد. محتوایی یکنواخت که نه حکمت انتشارش را روشن کردهاند و نه مخاطبانش را. تنها کلمات «گیتار» و «کلاسیک» را بر آن گذاردهاند بلکه فرجی حاصل شود. ولیکن نمیتوان هر قطعه که کلام ندارد، از فواصل سوم استفاده میکند و با سازی غربی اجرا شده است را موسیقی کلاسیک نامید. سوال اینجاست که مخاطب این پنجمین همکاری ظهوریان و شیرالی چه کسانی هستند و انتظارشان از مینیاتور تا چه اندازه برآورده خواهد شد؟
برای خرید و دانلود آلبوم مینیاتور به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
01 اردیبهشت 1399
دیدگاهها
آرش - طراح جلد و نوازنده گیتار (و مهندس معمار پایه یک) 4 سال پیش(27 خرداد 1399 ساعت 11:03)
«مینیاتور» را میتوان در چند کلمه توضیح داد: آلبومِ جمع و جور برای تکنواز گیتار.
* [درست است]
مشتمل است بر ده مینیاتورِ حدوداً دو دقیقهای، سه قطعه با عنوان «سوییت» و در آخر دو قطعهی جدا.
*[نادرست است. یک سوییت سه قسمتی است. سوییت ها چند قسمتی می باشند، و فلسفه انتشار این آلبوم دو قطعه آخر است که با رنگ آبی و با سطح سفید زبر که پس زمینه را پوشانده]
مینیاتورها شبیه به اتودهایی برای هنرجویان گیتار هستند؛
*[درست است و آهنگساز این توضیح را در کتاب و فضای مجازی اعلام کرده بود]
عبارتاند از آرپژیاندو، باس آلبرتی و یا پدالی ثابت از فواصل سوم و چهارم که یک خطِ ملودیِ غالباً مینور بدونِ بسط و گسترشِ قابل توجه آن را همراهی میکنند.
* [ ساختار آهنگسازی همین است و مینیاتورهای کوچک اتودهایی هستند برای تمرین یک نکته تکنیکال یا موزیکال]
«سوییت» شباهت ندارد به آن چه که از ساختار سنتی و یا نوینش در ذهن داریم.
*[درست است، ساختار سوییت را شامل است با امتیاز یگانگی و رونوشت نبودن]
«پرلود» هارمونیای مشابهِ سایرِ قطعات دارد؛ حال آنکه این فرم نزد آهنگسازان فرصتی بوده است برای به نمایش گذاشتنِ مهارتشان در طراحی و بسط و گسترشِ هارمونی.
*[از جهاتی درست است، در این باره پرلودهای لوت سوییت های باخ و پنج پرلود ویلالوبوس مطالعه شوند]
آلِماند و ژیگ هم شرایط مشابه دارند. دو قطعهی «دختر آبی» و «بر باد رفته» کمی طولانیتر اما دنبالکنندهی راهِ سایرین هستند.
* [نادرست. پرلود، آلماند و ژیگ با حفظ ساختار ، لحن ویژه خود را در بیان یک کلام حفظ کرده اند در ضمن همراه با سبک ویژه آهنگساز]
بافت عموماً هوموفون است و تمامش هارمونیِ سهصداییِ کلاسیک و کمتنشی دارد.
*[درست است]
فرمِ قطعات صورتی مشوش دارند؛
*[نادرست]
معرفی مواد اولیه، سپس لحظاتی تقلید یا واریاسیونی از آن چه پیشتر شنیده شده است.
*[لطفن بیشتر توضیح دهید]
شیرالی در اجراها شدتوریِ متوسط را انتخاب کرده و تمام مدت تغییرِ چندانی در آن ایجاد نمیکند.
*[شدت وری بی معنیست! درحالیکه دینامیک اجرا مطابق با نت است که شاید بدون خواندن نت نتوان تشخیص داد.]
تندا بسیار متغیر است و فراوان به بینظمی نزدیک میشود (برای مثال در آلماند و در اجرای ترمولوها).
*[نادرست! بی نظمی!؟]
همچنین انگشتانِ دستِ راست گاهی برای همراهی به اندازهی خطِ اصلی اهمیت قائل میشوند و حتا جانشین آن میشوند.
*[نادرست است، پیروی از جمله بندی مشخص شده توسط آهنگساز ملاک نوازنده است]
درونمایهی مینیاتور شاید بیش از هر چیز به تصویر آبی و خاکستریِ آن شبیه باشد.
محتوایی یکنواخت که نه حکمت انتشارش را روشن کردهاند و نه مخاطبانش را.
تنها کلمات «گیتار» و «کلاسیک» را بر آن گذاردهاند بلکه فرجی حاصل شود.
*[چه فرجی! قطعن آهنگساز این آلبوم و اجرای آن را برای کلارینت منتشر نکرده است]
ولیکن نمیتوان هر قطعه که کلام ندارد، از فواصل سوم استفاده میکند و با سازی غربی اجرا شده است را موسیقی کلاسیک نامید.
*[خواهشمندم در همین صفحه بفرمایید کلاسیک چیست. قطعاتی برای گیتار کلاسیک متفاوت است از قطعات موسیقی کلاسیک، موسیقی دوره کلاسیک، هارمونی کلاسیک و ...]
سوال اینجاست که مخاطب این پنجمین همکاری ظهوریان و شیرالی چه کسانی هستند و انتظارشان از مینیاتور تا چه اندازه برآورده خواهد شد؟
*[بخشی از کتاب ۲۰ مینیاتور است که پاسخ سوال در کتاب نگاشته است]
*[سوییت مینیاتور قطعاتی چالش برانگیز است برای نوازندگان]
*[رنگ آلبوم سفید و آبی است که هرکدام معنی و مفهوم خاص خود را دارد و به رابطه وقایع آن زمان و دو قطعه آخر اشاره دارد]
*[به سختی می توان درباره دینامیک و آگوگیگ یک قطعه ارزیابی کرد بدون آنکه نت آن مطالعه شود، کما اینکه نتهای قطعات، توضیحات آهنگساز و خود آهنگساز نیزدر دسترس می باشند.]
*[پیش از اظهار نظر دست کم کمی پرس و جو، مطالعه و جستجوی اینترنتی درباره آنچه می خواهیم بنویسیم ضروریست]
*[در مجموع توصیه می شود نسبت به حوادث و رویدادهای پیرامون و ارتباط بین آنها مطالعه کنیم ...]