کاوه میرحسینی با اشراق مشتاقانه به سوی موسیقی دستگاهی شتافته است. او این مایه را در آثار دیگرش نیز کموبیش داشته اما نه تا این حد آشکارا. به طور معمول و سرجمع، آهنگسازان موسوم به معاصر از بهرهگیری واضح از عناصر موسیقی ایرانی اجتناب میکنند (دلایلش خارج از گنجایش این مرور کوتاه است). اما میرحسینی در جستجوی تمایز بیشتر دقیقاً رویکردی وارون این برگزیده است. نهتنها از مصالح مقامی موسیقی ایرانی بهروشنی بهره گرفته است بلکه در ریتم و رنگآمیزی هم تا سرحد افراط ریشههایش را به نمایش میگذارد. بنابراین در این میان تنها روشنیِ استفاده نیست که او را حتا با گذشتهی خودش متفاوت میکند گوشه و کنارهایی که به آن سرک کشیده نیز چنین است.
وقتی در جبروت ناگهان طعمی از سهگاه –که پیشتر نیز به شکلی محو احساس میشد- میدود یا زمانی که بیات ترک آغازین ملکوت در ادامه با اذان مؤذنزاده تبدیل به فریادی از آشناپنداری میشود و مبدأ تم را فاش میکند آنگاه به یاد میآوریم این دستگاهها امروزه در خود موسیقی کلاسیک ما هم بسامد اجرایشان کم شده است چه رسد به این گونهی موسیقاییِ به تسامح معاصرخواندهشده.
اگر موضوع آهنگسازی تنها منحصر به استفاده از مصالح مقامی و تبدیلات دو دستگاه امروزه کمتر اجراشده بود چندان اهمیتی نداشت. اما ایدههای اصلی اثر هنگامی مشخص میشود که یک بار کامل شنیده شود و دوباره از نو بشنویم. آنگاه روشن میشود طرحهای مبهمی که از نیمهی گنبد به بعد شنیده میشد درحقیقت چه نقشی داشتهاند یا مشخص میشود کالبد ریتمیک محیاشده در خلسه چگونه در جبروت جبهای از ملودی بر تن میکند. بدین ترتیب فرم کلی خودنمایی میکند. برخلاف روال معمول در موومان نخست ابتدا تصویری مرکب مرتبط با همهی رویدادهای بعدی پیش روی شنونده گذاشته میشود و سپس به ترتیب در موومانهای بعدی هر رویداد به شکل گسترده پرداخت نهایی خود را مییابد.
این سازماندهی از ایدههای موسیقایی و فرم باعث میشود تمرکز توجه در اشراق بیشتر بر ساختمان کلی مرکب از ۴ موومان اثر و ارتباط جالب ایدهها باشد و (شاید) درنتیجه، تحقق ایدهی کنسرتو، تقابلهای تکنیکی-موسیقایی تکساز و گروه، جز در ملکوت چندان روشن به چشم نیاید.
برای خرید و دانلود آلبوم اشراق به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
12 آبان 1398