سنتور در دو دههی اخیر جایگاه متفاوتی پیدا کرده و در تکنیک نوازندگی رشد قابل توجهی داشته است، اما آنچه که عمدهی نوازندگان نسل جوان از آن غافل هستند، آهنگسازی و توجه به مسئلهی فرم است؛ موضوعی که در مورد آلبوم «بیکران ابرها» هم صدق میکند.
«بیکران ابرها» محصول کوشش جوانی است که تمام تلاش خود را کرده است تا جملاتش را با دقت زیادی اجرا کند، درحالیکه به نظر میرسد مسائل دیگر، چندان اهمیتی نداشتهاند. ساختار مستقل هر قطعه و ساختار کلی آلبوم دچار نقصان است؛ از این شاخه به آن شاخه پریدنها آنقدر زیاد است که پیدا کردن نظرگاه مؤلف اثر و بررسی رویکردِ شخصی او به مسئلهی ساختار، امری محال جلوه میکند.
سهیل ملاحسینی متأثر از اردوان کامکار است. اردوان از شاخصترین اعضای خانوادهی کامکارهاست و تأثیر بسزایی در نوازندگی سنتور در دو دههی اخیر داشته است. تأثیر او بهقدری زیاد است که اغلب سنتورنوازان نسل جوان درگیر تکنیکهایش میشوند و به دو مشکل عمده به برخورد میکنند؛ اول اینکه از او پنجه و فرم مضراب زدن را میآموزند، در صورتیکه مسئلهی مهم فرمشناسی و اصول آهنگسازی است که در این راه مغفول میماند و دوم اینکه کامکار به جای اینکه برای آنان روزنهای به سنتورنوازان متقدمتر باشد حکم اولین و آخرین را دارد. نتیجه اینکه نوازنده اعتمادبهنفس لازم را برای خلق یک اثر پیدا و همه چیز را در نوازندگی خلاصه میکند و قافیه را میبازد.
در «بیکران ابرها» قطعات، ترکیبی از نغمههایی مَوّاج هستند که میتوانند در هرکجای این آلبوم قرار بگیرند؛ یعنی حتا آن مُدگردی به شیوهی کلاسیک موسیقی ایرانی هم رخ نمیدهد. تکنیکی که وقتی نوازنده استفاده میکند، حداقل میتوان از روی انتخاب پاساژها برای چرخش به مایهای دیگر، قدرت و تبحّر او را ارزیابی کرد.
«بیکران ابرها» در دنیایی خیالی در حال گشتوگذار است و با اینکه جزئیات تکنیکی را دقیق و شُستهرُفته اجرا میکند، اما جهان اثر، دچار فقدانی است که یافتن «مسیر» در آن را عملاً غیرممکن میسازد؛ مسیری که ساختار و جهان فکری مؤلف را برای مخاطب تبیین کند.
برای خرید و دانلود آلبوم بیکران ابرها به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
25 شهریور 1398
دیدگاهها
علی 5 سال پیش(25 شهریور 1398 ساعت 04:06)
نقد بسیار دقیقی از وضعیت شاگردان هنرمند گرامی اردوان کامکار صورت گرفته، البته نیاز به بررسی بیشتر و کاملتر این مشکل در نقد های آینده هست و اینکه چرا هنرمندی چون اروان کامکار در امر آموزش سنتور و موسیقی تا این حد ناتوان و یک بعدی عمل کرده و نتوانسته شاگردی تربیت کند که خودش شود مشابه همین مشکل را استاد فقید فرامرز پایور هم داشتند که فکر می کنم این موضوع تا حدی بر می گشت به منیت ایشان در امر تدریس و مشکل دوم بی استعدادی اکثریت هنرجویان ماندگار در کلاس ایشان بود چرا که هنرجویان مستقل تر از لحاظ فکری و اجرایی راه و مسیر خود را خیلی زود از استاد جدا می کردند و در محافلی دیگر به ادامه ی تحصیل می پرداختند. در مورد اردوان کامکار منیت صدق می کند ولی شاید نکته ی دیگر صدق نکند ، چرا که استعداد های بسیاری در کلاس ایشان حضور یافتند ولی پس از سالها فقط و فقط نسخه ضعیف شده از ایشان عمل آمدند که هیچ طرح و خلاقیت خاصی خارج از حیطه ی فکری اردوان کامکار نداشتند. به هر روی این معضل نیازمند نقد و بررسی های دقیق تر و کاملتری است که امیدواریم این سایت وزین به آن بیشتر بپردازد.