نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

درباره‌ی اجرای ارکان اوگور در سی و سومین جشنواره‌ی موسیقی فجر

یک صدا از حنجره‌ی دو عاشیق نویسنده: امیر بهاری

arkan concert 2
arkan concert
MG 8950
MG 9021

ارکان اوگور (یا به شکل صحیح اوئور) معتقد است رجوع به کهن‌ترین سنت‌های موسیقی منجر به خلق بدیع می‌شود (نقل به محتوا از یک گفتگوی منتشر نشده) و اجرای او در جشنواره‌ی موسیقی فجر هم تفسیری بود سنت‌گرایانه از ترانه‌های فولکِ دوره‌ی عثمانی که با ایده‌ای ساده‌ی افزودن یک ساز بم‌تر و یک صدای بم‌تر ادبیاتی نو پیدا کرده بود.

اوگور و اسماعیل حکی (به زبان ما حقی) شنبه شب گذشته با سازهای ملی و محلی باقلاما(bağlama)، چووئور(Çöğür) و جورا (cura) ترانه‌های فولک را که طبق سنتی کهن توسط یک عاشیق نواخته و خوانده می‌شود در قالب آنسامبلی با دو خواننده و دو نوازنده اجرا کردند. دو صدا و دو سازی که تبدیل به یک عاشیق شده بودند. او در واقع این ترانه‌ها را به گونه‌ای تنظیم کرده بود که با صدای زیرترِ خودش و صدای بم‌ترِ اسماعیل حقی و همچنین دو ساز زیر و بم (در قیاس با هم) طنین گسترده‌تری پیدا کنند و تأثیر این ترانه‌ها بیشتر بشود، و بدون اینکه چیزی چندان فراتر از سنت‌های کهن بنوازد، اثر بدیعی خلق کرد. اوگور در تلاش بود تا خلسه‌ی صوفیانه و عاشقانه را با الویت دادن به خود موسیقی خلق کند. یک موسیقی منوتون و محزون که در گستره‌ی صوتی محدودی نواخته شد. این شکل موسیقی شرقی که هنوز مدال است و یک صدایی، به باور بسیاری پتانیسل پذیرفتن هارمونی با تعریف غربی را ندارد. این اجرا در بخش باکلام کاملاً هموفونیک بود، در بخش سازی هم اغلب به همین شکل اما در لحظاتی درخشان بود که دو ساز  چوئور و باغلاما به جای نواختن خطوط یکدیگر در بین یکدیگر حرکت می‌کردند ولی نه به نیت ساختن یک موسیقی دو صدایی بلکه بیشتر برای یک ساز (صدا) شدن. به زعم من این معنای خلاقیت در کانتکست موسیقی تونال است: تبدیلِ سیم‌های باقلامای اسماعیل حقی  به سیم‌های بم‌تر چووئورِ ارکان اوگور.

اجرای ارکان اوگور در جشنواره‌ی موسیقی فجر دو گروه مخاطب ناراضی داشت. اول آن کسانی که ارکان اگور را بیشتر با فعالیت‌هایش در موسیقی جَز می‌شناختند و آمده بودند تا گیتار نواختن او را ببینند و گروه دوم هم کسانی که توقع داشتند ارکان حداقل چند دقیقه‌ای بداهه نوازی کند. گروه اول تا حدودی حق داشتند ناراضی باشند چون متولیان جشنواره درباره‌ی اینکه ارکان اگور کیست و چه رپرتواری می‌نوازد اطلاع رسانی درستی  انجام نداده بودند. اما گروه دوم به این خاطر ناامید شدند که اغلب باقلاما و موسیقی این‌چنینی ترکیه را با اسم اردل ارزنجان می‌شناسند در حالیکه ارزنجان و ارکان متعلق به دو دیدگاه متفاوت در موسیقی ترکیه هستند. باقلامایی که ارزنجان می‌نوازد ساز مدرن و قرن بیستمی محسوب می‌‌شود و کوپوزِ ارکان سازی بسیار کهن است. ارزنجان معتقد به اضافه کردن تکنیک‌های جدید و بداهه نوازی است اما ارکان به‌رغم اینکه یکی از مدرنیست‌های موسیقی جز (یا فیوژن جز) در ترکیه محسوب می‌شود، در نواختن سازهای ملی و محلی (او چندین ساز ترکی را می‌نوازد) معتقد به اصالت است و به بداهه نوازی و به استفاده از تکنیک‌های امروزی اعتقادی ندارد. در واقع او به احیای تکنیک‌های‌ کهن این سازها شهرت دارد. پس توقع بداهه نوازی و اجراهایی شبیه به آنچه که ارزنجان و کلهر ارایه می‌کنند از هنرمندی چون ارکان خطاست.

اجرای ارکان اوگور در تالار وحدت اتفاق ویژه‌ای برای موسیقی ایران بود. اگر مخاطب با شناخت و آگاهی به تالار وحدت می‌آمد شاید در کیفیت اجرای ارکان تأثیری نداشت ولی حداقل باعث به وجود آمدن فضای بهتری می‌شد و این آگاهی باعث می‌شد در نقدها نوشته نشود که ارکان ترانه‌های فولک را به شکل جَز اجرا کرد!

عکس‌ها از ستاره کاظمی

30 دی 1396

ارسال دیدگاه


دیدگاه‌ها


  • علی عشقی 5 سال پیش(02 بهمن 1397 ساعت 06:11)

    یکی از مهمترین مسایلی که در مورد ترانه های ارکان اوئور باید در نظر گرفته شود این است که این ترانه ها در کانکست موسیقی فولک آناتولی و همچنین موسیقی مقامی علوی و بکتاشی منطقه ترانه هایی شناخته شده هستند و ارکان اوئور روایتی جدید از آنها ارائه می دهد (مثلا فرض کنید ترانه ای مشابه ترانه ی «نوایی نوایی»). امروزه اجراهای بسیار متنوعی از این ترانه ها از سنتی و پاپ گرفته تا حتی متال در ترکیه وجود دارد به گونه ای که گوش مخاطب به این روایتهای جدید عادت کرده و روایتهای کهن را فراموش کرده است. ارکان اوئور قصد دارد در این دوران مدرن آن روایتهای کهن و فراموش شده را به عنوان مطاعی جدید به مخاطب ارائه دهد و باید گفت که در این کار بسیار موفق بوده و مخاطبین نسبت که روایتهای او (در ترکیه) استقبال بینظیری نشان داده اند.

بالا