آبان پیگیری آزادانهتر ردیف نوی عیسی غفاری است، ایدهای که میتوان آن را به اجمال چنین صورتبندی کرد: برهمنشانی شکل ریتمیک گوشههای مُدال یک دستگاه با روابط مُدال دستگاهی دیگر. اینچنین است که ماهور صغیر بازنوازی میشود اما نه در ماهور، که در اصفهان. این فرمول ساده، که البته در عمل با پیچیدگیهای قابلتوجهی روبهروست، چه نتایجی دارد؟
نباید فراموش کرد که «شکل ریتمیک» یک گوشه به هیچوجه جدا از روابط مدال آن نیست. مثلاً نمیتوان انتظار داشت که در یک گوشه، کششی طولانی به جای نشستن بر درجهی شاهد یا ایست، بر درجهای گذری و حاشیهای بنشیند. به بیان دیگر، شکل ریتمیک هر گوشه همزمان و درهمتنیده با محتوای مدالش تعریف میشود. بنابراین، با فرمولی که غفاری به کار میگیرد، آن شکل ریتمیک از بستر پیشین و گاه «طبیعی» خود جدا میشود و در بستری نو مینشیند. از اینها میتوان به نتیجهای دیگر رسید: اگر نوازنده/ مولف در این نوع جابهجایی حدّی از وفاداری را به دو سوی این جابهجایی داشته باشد، آنچه به دست میآید دیگر «برنشاندن مُدی متفاوت بر بستر ریتمیک پیشین» نیست، بلکه خود خلق یک مد جدید است. به بیان دیگر، ماهور صغیر در اصفهان دیگرواقعاً در اصفهان نیست، بلکه از نظر مُدال قدم به قلمرویی غریب میگذارد. طرح گرافیکی روی جلد چشمنواز آلبوم هم شاید اشارهای به همین مسأله داشته باشد: خلق فضای سومی که از همآمیزی دو قطب دور از همِ ریتمیک و مدال پدید آمده است.
چالش اساسی اما اینجاست: تا کجا باید به میزبانان سنتی این برهمنشینی دو گانه وفادار بود؟ پیداست که وفاداری کامل، ممکن است به ناجوشی و ناهماهنگی کامل بینجامد. اینجاست که نقش مولف و پیچیدگیهای کارش پررنگ میشود: چه تغییراتی باید در مُد جدید یا بستر ریتمیک به عاریت گرفته شده ایجاد کرد تا هم ملاحت آشناییزدایانهی کار از دست نرود، و هم ناجوشی این همنشینی بر آن ملاحت غلبه نکند؟ تعریف این حدود و ثغور کوششی نظری و عملی است؛ کوششی که مبنایش تا حدی در دفترچهی ردیف نو مشخص شده بود، اما نیازمند دقت و تشریح بیشتری است.
برای خرید و دانلود آلبوم آبان به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
04 دی 1398