نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)
9a2bb5c82d9701baed68bc7855854825

چرا بازاریاب‌های آمریکایی برای تبلیغات در ورزش بیش از ۱۰ برابر موسیقی سرمایه‌گذاری می‌کنند؟

بازاریاب‌ها برای تبلیغات در ورزش سرمایه‌گذاری می‌کنند چون مجموعاً فوتبال، بیس‌بال، بسکتبال و هاکی پایگاه عظیمی از مشتریان را به‌خود جذب می‌نمایند. اما ورزش هرچقدر هم پرطرفدار باشد به‌اندازه‌ی موسیقی فراگیر نیست. تنها ۵۹٪ از آمریکایی‌ها خود را طرفدار ورزشی می‌دانند و این رقم طی دهه‌ی گذشته چندان تغییری نکرده‌است. در مقابل ۹۱٪ آمریکایی‌ها در هفته دست‌کم ۲۴ ساعت موسیقی گوش می‌کنند که بیش از هرنوع تفریحات دیگر است. پس چرا این عدم تعادل در بازاریابی وجود دارد؟

ساختار سرراست لیگ‌های چهار ورزش اصلی باعث شده که بازاریاب‌ها به‌راحتی بتوانند تجسم کنند که یک کمپین تبلیغاتی در این حوزه چه سروشکلی خواهد داشت. همچنین علی‌رغم تغییرات گسترده در رابطه‌ی ما و رسانه‌ها، رفتار ما درباره‌ی ورزش همچنان تغییر چندانی نکرده‌است: همچنان جلوی تلویزیون جمع می‌شویم یا به استادیوم می‌رویم.

صنعت موسیقی این ساختار بالا‌به‌پایین ساده‌ی حاکم بر ورزش را ندارد. شرکت‌های بزرگ موسیقی وجود دارند و نیز ژانرها چارچوبی کلی برای شناخت مخاطب فراهم می‌کنند ولی این مرزها مدام درحال مخدوش شدن است و امروزه با استفاده از سرویس‌های پخش استریم، موسیقی بیش‌ازپیش مرکززدایی شده. اما از طرف دیگر باتوجه به حجم مخاطبان، موسیقی موثرترین راه برای دسترسی به مخاطبان است.

امروزه صنعت موسیقی هرچه‌بیشتر بر دیتا تمرکز می‌کند و برای اولین‌بار هنرمندان و مدیران و شرکت‌های منتشر‌کننده به حجم عظیمی از اطلاعات علاقه‌مندی‌ها درباره‌ی هنرمندان و ژانرهای مختلف دسترسی دارند. احتمال بسیاری وجود دارد که بازاریابی مرتبط با موسیقی بتواند به ورزش رسیده و حتی از آن جلو بزند. برای انجام این کار، لازم است بازاریاب‌ها امکان‌های منحصربه‌فردی را که موسیقی ایجاد می‌کند درک کنند.

دیگر رادیوها و سایر سلیقه‌سازها بر آنچه مخاطب می‌شوند سلطه ندارند. باحجم انبوه موسیقی موجود، مخاطبان به راهنمایی نیاز دارند و این جایی است که بازاریاب‌ها می‌توانند با استفاده از دیتای خاص مخاطبان وارد شوند.

دیگر اینکه موسیقی ارتباط اجتماعی بسیار قدرتمندی ایجاد می‌کند که از طریق آنالیز دیتا بهتر می‌توان آن را درک کرد: برخلاف طرفداران ورزشی مخاطبان موسیقی گستره‌ی سلیقه‌ی وسیعی دارند. و در آخر اینکه حضور موسیقی در موقعیت‌های مختلف برخلاف ورزش فراگیرتر است؛ نه به روزهای خاصی محدود می‌شود و نه به زمان خاصی از سال. این نکات درباره‌ی موسیقی همیشه در سطح فردی قابل درک بوده‌اند اما امروز بازاریاب‌ها ابزار لازم برای بهره‌برداری از آنها را دراختیار دارند.

مترجم: عباس سیدین منبع: marketingdive.com

ارسال دیدگاه


بالا